جانا بیا که صحبت جان از عمادالدین نسیمی غزل 54

عمادالدین نسیمی

آثار عمادالدین نسیمی

عمادالدین نسیمی

جانا بیا که صحبت جان بی تو هیچ نیست

1 جانا بیا که صحبت جان بی تو هیچ نیست ناز و نعیم هر دو جهان بی تو هیچ نیست

2 هر کام و ذوق و عشرت و عیش و طرب که هست ای آرزوی جان من، آن بی تو هیچ نیست

3 فردوس و حور بی تو نخواهم که پیش من جنات عدن و حور و جنان بی تو هیچ نیست

4 تاج قباد و ملک سلیمان به نیم جو چون حاصل زمین و زمان بی تو هیچ نیست

5 باغ بهشت و سایه طوبی کجا برم کآن ها به چشم زنده دلان بی تو هیچ نیست

6 هیچ است بی وجود وصال تو هر دو کون یعنی وجود کون و مکان بی تو هیچ نیست

7 صهبای کوثر از لب رضوان به بزم خلد ای نوش لعل پسته دهان، بی تو هیچ نیست

8 در باغ چشمم آب روان می رود ولی ای سرو ناز آب روان بی تو هیچ نیست

9 بگذر ز نام و نفی نشان کن نسیمیا چون نیستی تو، نام و نشان بی تو هیچ نیست

عکس نوشته
کامنت
comment