1 جامی آمد درین سرای نبرد دولت مرد عقل مادرزاد
2 وگر آن نیز نیست شیوه ادبی کرده حاصل ز خدمت استاد
3 وگر آن نیز نیست سیم و زری که شود پرده پوش شر و فساد
4 وگر آن نیز نیست حادثه ای که کند نخل عمرش از بنیاد
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 اینکه گفتم حال فرزند نکوست کش به اصل خویش پیوند نکوست
2 آن که باشد بد سگال و بد سرشت در سرشت او هزاران خوی زشت
1 آن موسوس بر لب دریا نشست تا کند بهر تقرب آبدست
2 دید دریایی پر از ماهی و مار چغز و خرچنگش هزار اندر هزار
1 چون سلامان را شد اسباب جمال از بلاغت جمع در حد کمال
2 سرو نازش تازگی را سر گرفت باغ لطفش رونق دیگر گرفت
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **