1 جامی آمد درین سرای نبرد دولت مرد عقل مادرزاد
2 وگر آن نیز نیست شیوه ادبی کرده حاصل ز خدمت استاد
3 وگر آن نیز نیست سیم و زری که شود پرده پوش شر و فساد
4 وگر آن نیز نیست حادثه ای که کند نخل عمرش از بنیاد
1 لطف طبعش در سخن مو می شکافت لفظ نشنیده به معنی می شتافت
2 پیش ازان کش لفظ در گوش آمدی معنیش در ربقه هوش آمدی
1 چون سلامان هفته ای محمل براند پندگویان را بر او دستی نماند
2 از ملامت ایمن و فارغ ز پند بار خود بر ساحل بحری فکند
1 آن عرابی چون شد اشتر در شتاب از شتر افتاد چشمی مست خواب
2 از سبکباری شتر چون یاریی دید کرد آغاز خوش رفتاریی