جامی

جامی

جامی
جامی

اندیشه جمال تو حیرانی آورد از جامی غزل 201

غزل 201 ام از 3391 واسطة العقد - غزلیات

اندیشه جمال تو حیرانی آورد

🌙 حالت شب شماره بیت
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7

1 اندیشه جمال تو حیرانی آورد سودای طره تو پریشانی آورد

2 ما را چه کار با سرو سامان که عشق تو درکار عقل بی سر و سامانی اورد

3 گفتی که ترک عشق کن و راه عقل گیر کاری چرا کنم که پشیمانی آورد

4 شبها به باغ بی گل روی تو ناله ام مرغان خفته را به سحرخوانی آورد

5 دور از تو خانه گل و آبم ز سیل اشک نزدیک شد که روی به ویرانی آورد

6 با جان بر لب آمده آواز تیغ تو آوازه خلاص به زندانی آورد

7 جامی ببند دیده که آن طاق ابروان صد رخنه در بنای مسلمانی آورد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر اندیشه جمال تو حیرانی آورد

شاعر شعر اندیشه جمال تو حیرانی آورد چه کسی است ؟

شاعر شعر اندیشه جمال تو حیرانی آورد جامی می باشد.

شعر اندیشه جمال تو حیرانی آورد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر اندیشه جمال تو حیرانی آورد چیست ؟

قالب شعر اندیشه جمال تو حیرانی آورد غزل است

مضمون اصلی شعر اندیشه جمال تو حیرانی آورد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
جامی

اندیشه جمال تو حیرانی آورد از جامی غزل 201

غزل 201 ام از 3391 واسطة العقد - غزلیات
بنر