- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عکس جمال این و آن هر چه فتاد در دلم میرود و نمیرود روی تو از مقابلم
2 پرتو شمع خاوری تافت زمشرق دلم شمع برید یک نفس همنفسان زمحفلم
3 بانگ جرس زهر طرف میرسدم بگوش جان میشنوم صدا ولی نیست اثر زمحملم
4 مانده تیه حیرتم غرقه بحر کثرتم نوح کجاست تا برد رخت بسوی ساحلم
5 کشته این و آن کند دعوی خونبها بحشر من بخلاف کشتگان شکر گذار قاتلم
6 شوق برد مرا بسر بر سو کوی آن پسر وه که ندیده طلعتش بر رخ دوست مایلم
7 گفتم بت شکسته ام از کف غیر رسته ام آشفته طره بتی گشته چو بت حمایلم