زهی جمال تو خورشید آسمان شهود از جامی غزل 86

زهی جمال تو خورشید آسمان شهود

1 زهی جمال تو خورشید آسمان شهود تویی بدیع ترین نقش کارگاه وجود

2 به شرح سر جمالت بود ترانه چنگ ز شوق بزم وصالت بود ترنم عود

3 چه کار آمدنی من اگر نبودی تو غرض ز بودن من دیدن جمال تو بود

4 همیشه کلک حقایق نگار در کف توست به آن کلیدگشایی در خزانه جود

5 گشا نقاب که آن کز سجود آدم روی بتافت پیش تو خواهد نهاد سر به سجود

6 حسود از لب تو کامیاب و من محروم چو من مباد کسی در جهان به کام حسود

7 بس است از دو جهان سود جامی این دولت که روی صدق و ارادت بر آستان تو سود

عکس نوشته
کامنت
comment