- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از مطرب جمال تو آفاق پر صداست عالم زساز عشق چه گویم چه بانو است
2 ساقی بکف پیاله و مطرب سرود گو عالم برقص و مستی، دوران بکام ماست
3 کونین پر سرود و سماعست و ذوق و حال ذرات جمله مست می عشق جانفزاست
4 هرکس بیار دست در آغوش و بیخبر جوید خبر ز یار که آن یارما کجاست
5 دیدم که مست باده عشقند هر که هست گر پیر و گر جوان و اگرشاه وگر گداست
6 در عین عشق عاشق و معشوق شد یکی احول نه یکی دو مبین احولی چراست
7 آن یار در ازل باسیری چو یار شد باماست تا ابد نه که ازما دمی جداست