اهل عالم جب به سوز عشق از جویای تبریزی غزل 513

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

اهل عالم جب به سوز عشق دل افسرده اند

1 اهل عالم جب به سوز عشق دل افسرده اند سینه ها گویی که فانوس چراغ مرده اند

2 می فریبد هر قدر دور از نظر باشد سراب گوشه گیران بازی دنیا فزون تر خورده اند

3 کی مراد خلق بر روی زمین حاصل شود؟ نوجوانان بسکه در خاک آرزوها برده اند

4 سخت ترسم شاهباز غمزه اش خالی فتد مرغ دلها طبل وحشت از تپیدن خورده اند

5 نیست جویا دشمنی مانند خارا، شیشه را دایم از وضع جهان اهل جهان آزرده اند

عکس نوشته
کامنت
comment