1 ایزد همه دولت جهانی بتو داد با دولت و ملک کامرانی بتو داد
2 پیری بجهان داد و جوانی بتو داد منشور همیشه زندگانی بتو داد
1 نگار کرد رخ من بخون دیده نگار کنار کرد بیکبارگی مرا ز کنار
2 من از جدائی آن دلبر فریشته خوی ز خورد و خواب جدا مانده ام فریشته وار
1 شد ز فر ماه فروردین جهان فردوس وار باغها دیبا سلب شد شاخها مرجان نگار
2 صد هزاران فرش رنگینست در هر بوستان صد هزاران شمع رخشانست در کوهسار