1 ایزد چو نهان من و تو می داند شک نیست که از تو داد من بستاند
2 مهر دگری بر دل من بگمارد یا بو که مرا زدست تو برهاند
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 جاءالشتاء و مل الدجی ظل بالحب و الراح این التوسل
2 در خز به خرگه بامنقل و مل این نکته یاد آر کالبرد یقبل
1 در چنین عشق مرا برگ تن آسانی نیست کس بدین بیکسی وبی سروسامانی نیست
2 تا پریشانی زلف تو بدیده ست دلم دل مانند دل من به پریشانی نیست
1 الا یا مشعبد شمال معنبر بخاری بخوری و یا گرد عنبر
2 نه روحی ولیکن چو روحی مصفا نه نوری ولیکن چو نوری منور
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به