جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون
جهان ملک خاتون

دیده ام در رخ جان پرور از جهان ملک خاتون غزل 208

غزل 208 ام از 1809 غزلیات

دیده ام در رخ جان پرور تو حیرانست

1 دیده ام در رخ جان پرور تو حیرانست زآنکه حسن رخت امروز دو صد چندانست

2 خسته ی روز فراقت شده ام مسکین من که بیا لعل شکرخای تواش درمانست

3 صبح وصل تو ندیدیم و بشد عمر در آن مگر ای دوست شب هجر تو بی پایانست

4 دیده ی بخت من غمزده ی شوریده سالها تا ز غم عشق رخت گریانست

5 مهر رخسار چو خورشید تو اندر دل ما به سرو جان تو سوگند که صد چندانست

6 مدّتی تا به هوای قد آن سرو بلند مرغ جانم به سر کوی تو در طیرانست

7 دادم امروز بده از شب وصلت زیراک خانه ی عمر من از جور جهان ویرانست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر دیده ام در رخ جان پرور تو حیرانست

شاعر شعر دیده ام در رخ جان پرور تو حیرانست چه کسی است ؟

شاعر شعر دیده ام در رخ جان پرور تو حیرانست جهان ملک خاتون می باشد.

شعر دیده ام در رخ جان پرور تو حیرانست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر دیده ام در رخ جان پرور تو حیرانست چیست ؟

قالب شعر دیده ام در رخ جان پرور تو حیرانست غزل است

مضمون اصلی شعر دیده ام در رخ جان پرور تو حیرانست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ است.
بنر