-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای سودا دیده ام روی چو ماه دل گرفته در سر زلفت پناه
2 با رخ چون ماه و قد همچو سرو وز دو ابروی کج و چشم سیاه
3 با قد چون یاسمین و لعل لب یک جهت کردم بدان زلف دوتاه
4 این همه مکر و فسون کرد او به چشم تا به افسونم ببرد آخر ز راه
5 ابروی فتّان و چشم مست تو خون ما آخر بریزد بیگناه
6 سرو سیم اندام را در بوستان گو ز روی لطف کن در ما نگاه
7 تا شود چون کیمیا خاکی تنم زان نظر جانا ز کام نیک خواه
8 بر سر خاکم گذر کن تا ز مهر رسته بینی یک جهان مهر گیاه
9 یک نظر بر ما فکن از روی لطف چون تویی بر هر دو عالم پادشاه