من غرقه ز خون دیده بودم همه شب
1
من غرقه ز خون دیده بودم همه شب
بالله که هوا ندیده بودم همه شب
2
از شادی دل رسیده بودم همه شب
در سایه غم خزیده بودم همه شب
3
تا نرگس تو چو گل شد و گل بیخواب
وز آتش روی تو روان بود گلاب
4
تابیده به پیش رویت آن زلف بتاب
چون باده بر آبگینه بر روی تو آب