- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بسیار بگفتم دل دیوانه ی خود را پندم نکند گوش زهی خیره ی خود را
2 روی تو همی خواهم و خوبست مرا رأی تدبیر ندارم چکنم طالع بد را
3 فریاد ز دست دل خودرأی بلاکش الحق که به جانم شده دشمن دل خود را
4 مست است مدام از قدح شوق تو جانم بر مست ملامت نرسد اهل خرد را
5 پروانه صفت پیش تو ای شمع جهان سوز خواهم که بسوزم همگی جسم و جسد را
6 بلبل صفتم ناله هزارست ز شوقت ای خار چو من کرده گل روی تو صد را
7 از دیده چنان سیل محبّت بگشایم کز سینه ی دشمن ببرم زنگ حسد را
8 آن روز که در خاک تنم را بسپارند بر یاد تو چون روضه کنم خاک لحد را
9 بر جان جهان داغم غم هجر تو تا کی کم سوز دل سوخته، دارای صمد را