ای شده چشم جان من به تو باز از عراقی عشاق‌نامه 2

ای شده چشم جان من به تو باز

1 ای شده چشم جان من به تو باز از تو در دل نیاز و در جان آز

2 شب اندوه من نگردد روز تا نبینم جمال روی تو باز

3 تو ز فارغی و ما داریم بر درت سر بر آستان نیاز

4 در دلم آرزوی عشق تو را نیست انجام، اگر بود آغاز

5 مرغ جانم ز آشیانهٔ تن جز به کویت کجا کند پرواز؟

6 بیش ازینم ز خویش دور مدار تا نگردد دریده پردهٔ راز

7 آخر، ای آفتاب جان افروز سایه‌ای بر من ضعیف انداز

8 از تو ما را گذر نخواهد بود گر اهانت کنی وگر اعزاز

9 در غمت هر نفس عراقی را با خیالت حکایتی است دراز

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر