-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تا به در میکده جا کردهام توبه ز تزویر و ریا کردهام
2 خرقهٔ تقوی به می افکندهام جامهٔ پرهیز قبا کردهام
3 خواجگی از پیر مغان دیدهام بندگی اهل صفا کردهام
4 کام خود از مغبچگان جستهام درد دل از باده دوا کردهام
5 یک دو قدح می به کف آوردهام رفع غم و دفع بلا کردهام
6 چشم طمع از همه سو بستهام قطع امید از همه جا کردهام
7 رخش سعادت به فلک راندهام روی تحکم به قضا کردهام
8 از اثر خاک در می فروش خون بدل آب بقا کردهام
9 از زره زلف گرهگیر دوست عقده ز کار همه وا کردهام
10 همت مردانه ز من جو که من خدمت مردان خدا کردهام
11 دوش فروغی به خرابات عشق انجمن عیش بپا کردهام