-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کردم گذری به میکده دوش سبحه به کف و سجاده بر دوش
2 پیری به در آمد از خرابات کین جا نخرند زرق، مفروش
3 تسبیح بده، پیاله بستان خرقه بنه و پلاس درپوش
4 در صومعه بیهده چه باشی؟ در میکده رو، شراب مینوش
5 گر یاد کنی جمال ساقی جان و دل و دین کنی فراموش
6 ور بینی عکس روش در جام بیباده شوی خراب و مدهوش
7 خواهی که بیابی این چنین کام در ترک مراد خویشتن کوش
8 چون ترک مراد خویش گیری گیری همه آرزو در آغوش
9 گر ساقی عشقاز خم درد دردی دهدت، مخواه سر جوش
10 تو کار بدو گذار و خوش باش گر زهر تو را دهد بکن نوش
11 چون راست نمیشود، عراقی، این کار به گفت و گوی، خاموش!