جامی

جامی

جامی
جامی

شنیده ام که ز من یاد می کنی گاهی از جامی غزل 289

غزل 289 ام از 3391 خاتمة الحیات - غزلیات

شنیده ام که ز من یاد می کنی گاهی

1 شنیده ام که ز من یاد می کنی گاهی خوش آن گدا که گهی یاد او کند شاهی

2 به ذوق چاشنی این لطیفه پی نبرد جز از حقیقت اسرار عشق آگاهی

3 به جهد خود بسی احرام آن حرم بستم ولی چه سود که ننمود دولتم راهی

4 ندارم از تو نصیبی جز اینکه هر ساعت گشایم از مژه اشکی کشم ز دل آهی

5 نه سرو را به تو نسبت کنم نه گلبن را کجا رسد به قدت هر دراز و کوتاهی

6 به آن ذقن به دل آن کس که جا همی کندت همی کند ز برای هلاک خود چاهی

7 ز نیکوان دل جامی همین تو را خواهد نبینمت چو وی از عاشقان نکو خواهی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر شنیده ام که ز من یاد می کنی گاهی

شاعر شعر شنیده ام که ز من یاد می کنی گاهی چه کسی است ؟

شاعر شعر شنیده ام که ز من یاد می کنی گاهی جامی می باشد.

شعر شنیده ام که ز من یاد می کنی گاهی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر شنیده ام که ز من یاد می کنی گاهی چیست ؟

قالب شعر شنیده ام که ز من یاد می کنی گاهی غزل است

مضمون اصلی شعر شنیده ام که ز من یاد می کنی گاهی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر