-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 شنیده ام که ز من یاد می کنی گاهی خوش آن گدا که گهی یاد او کند شاهی
2 به ذوق چاشنی این لطیفه پی نبرد جز از حقیقت اسرار عشق آگاهی
3 به جهد خود بسی احرام آن حرم بستم ولی چه سود که ننمود دولتم راهی
4 ندارم از تو نصیبی جز اینکه هر ساعت گشایم از مژه اشکی کشم ز دل آهی
5 نه سرو را به تو نسبت کنم نه گلبن را کجا رسد به قدت هر دراز و کوتاهی
6 به آن ذقن به دل آن کس که جا همی کندت همی کند ز برای هلاک خود چاهی
7 ز نیکوان دل جامی همین تو را خواهد نبینمت چو وی از عاشقان نکو خواهی