1 من شنیدم که از ره شفقت پدر پیر گفت با پسری
2 که ترا ناگه ار بدست فتد ز اقتضای زمانه سیم و زری
3 بشنو از طوطی شکر گفتار روح را در مذاق چون شکری
4 هم بخور هم بدوستان بخوران از نهال سعادتت ثمری
5 حیفم آمد که حاصل همه عمر بگذاری که تا برد دگری
1 گوهر افشان کن ز جان ایدل که میدانی چه جاست مهبط نور الهی روضه پاک رضاست
2 در دریای فتوت گوهر کان کرم آنک شرح جود آباء کرامش هل اتاست
1 آنکه دست و دل او مظهر جود و کرم است وانکه در داد و دهش صد چو فریدون و جم است
2 قدوه و قبله شاهان جهان خواجه علی یاور ملک عرب داور ملک عجم است
1 آمد بر من زلف مشوش کرده وز سنبل تر لاله منقش کرده
2 من بر سر آشتی و او بر سر جنگ خود را ز شراب حسن سرخوش کرده
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به