جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون
جهان ملک خاتون

دو دیده بر سر راهت از جهان ملک خاتون غزل 1249

غزل 1249 ام از 1809 غزلیات

دو دیده بر سر راهت نهاده ام بازآی

1 دو دیده بر سر راهت نهاده ام بازآی بلا و غصّه ازین بیش بر جهان مفزای

2 بگیر دست ضعیفم به وصل خویش شبی مبر چو گیسوی پرتاب خویشتن در پای

3 اگرچه عهد ببستی ولی یقینم بود که هر سخن که بگویی نیاوری بر جای

4 بیا و یک نظر از روی مهر با ما کن که هست روی چو خورشید تو جهان آرای

5 قسم به چشم چو آهوی تو که سرمستم به بوی آن دو سر زلف شوخ غالیه سای

6 به روی و موی تو آنگه به طاق ابرویت به بوس آن دو لب لعل و شهد شکرخای

7 گر از فراق تو جانم به لب رسید از غم ز روی لطف ترحّم کن و شبی بازآی

8 که تا به دیده تحقیق بنگری در ما که بی تو چون بگدازم به هجر جان فرسای

9 ز دست روز فراقت چو چنگ بخروشم به حسرت شب وصلت ز ناله ام چون نای

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر دو دیده بر سر راهت نهاده ام بازآی

شاعر شعر دو دیده بر سر راهت نهاده ام بازآی چه کسی است ؟

شاعر شعر دو دیده بر سر راهت نهاده ام بازآی جهان ملک خاتون می باشد.

شعر دو دیده بر سر راهت نهاده ام بازآی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر دو دیده بر سر راهت نهاده ام بازآی چیست ؟

قالب شعر دو دیده بر سر راهت نهاده ام بازآی غزل است

مضمون اصلی شعر دو دیده بر سر راهت نهاده ام بازآی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین است.
ویدیویی