- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 من ازین خرقه آلوده که در بر دارم عار باشد اگر از خویش نباشد عارم
2 گفتم آیم به سوی دبر و به بندم زنار باز دیدم که از آن هم نگشاید کارم
3 گر روم بر در مسجد ندهنده راهی زور شوم بر در میخانه نباشد بارم
4 کرم پیر مغان بین که دو صد بار به چشم یکفر پنهان مرا دید و نکرد اظهارم
5 دلم از صحبت اصحاب طریقت بگرفت رهبری کو که رساند به در خمارم
6 چون صراحی به هوای لب میگون بتان میزنم نهتهه در مجلس و خون می بارم
7 عندلیب گل رویت نه کمال امروزست سالها شد که درین کوی بدین گفتارم