جامی

جامی

جامی
جامی

ای ز تو ملک و ملک رفته ز دست از جامی هفت اورنگ 111

هفت اورنگ 111 ام از 3391 سبحة‌الابرار

ای ز تو ملک و ملک رفته ز دست

1 ای ز تو ملک و ملک رفته ز دست شتران فلک از ذوق تو مست

2 بیم آنست که این هفت و چهار بگسلانند ز مهر تو مهار

3 در بیابان غمت روی نهند جان شیرین به تک و پوی دهند

4 ای خوش آن رهرو از خود رسته رقص دایم ز تو در پیوسته

5 زیر پایش چو کند پای ز سر نشتر خار بود سبزه تر

6 خارج از دایره صلح و نزاع کرده سر پی سپر راه سماع

7 ساز خاک قدمش جامی را ببر از وی به دمش خامی را

8 جرعه جام فنایش بچشان بر سر خوان وفایش بنشان

9 قید تقلید ز جانش بگشای رشح حکمت ز زبانش بگشای

10 به نصیحت نفسش دار روان باز کن گوش نصیحت شنوان

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ای ز تو ملک و ملک رفته ز دست

شاعر شعر ای ز تو ملک و ملک رفته ز دست چه کسی است ؟

شاعر شعر ای ز تو ملک و ملک رفته ز دست جامی می باشد.

شعر ای ز تو ملک و ملک رفته ز دست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر ای ز تو ملک و ملک رفته ز دست چیست ؟

قالب شعر ای ز تو ملک و ملک رفته ز دست هفت اورنگ است

مضمون اصلی شعر ای ز تو ملک و ملک رفته ز دست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.