- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 قصد آن زلفین سرکش کردهام خاطر از سودا مشوش کردهام
2 در ره عشقش میان جان و دل منزل اندر آب و آتش کردهام
3 از وصالش تا طمع ببریدهام با خیالش وقت خود خوش کردهام
4 از نسیم گلستان تا شمهای بوی او بشنیدهام غش کردهام
5 کیش او بگرفته قربان گشتهام تا نپنداری که ترکش کردهام
6 از دو لعل و از دو ابرو و دو زلف گر امان یابم غلط شش کردهام
7 دل طلب کردم ز زلفش بانک زد کای عبید آنجا فروکش کردهام