به خوابش دیده ام زلف از جهان ملک خاتون غزل 837

جهان ملک خاتون

آثار جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

به خوابش دیده ام زلف تو را دوش

1 به خوابش دیده ام زلف تو را دوش شدم زان بو بدین سان مست و مدهوش

2 چه باشم از در من گر درآیی که بر راه تو دارم چشم و هم گوش

3 نیم از یاد تو خالی زمانی چرا کردی به یکبارم فراموش

4 من امشب با فراقت چون بسازم چو یاد آرم زمانی از شب دوش

5 جهان زنهار چون اهل دلی تو ز دست جور هر نااهل مخروش

6 نگارم فارغست از ما نگویی تو چون دیگی به غم تا کی کنی جوش

7 مپوشان رخ ز چشمم ای پری زاد نشاید کرد آتش زیر سرپوش

عکس نوشته
کامنت
comment