- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مدّتی تا به غم حال جهان می سازم شرح حالی ز سر شوق همی پردازم
2 چون کبوتر بچه کاو در وطنش انس گرفت به سر کوی تمنّای تو در پروازم
3 چند رانی من دلسوخته را از بر خویش به خلاف ای صنم آخر نفسی بنوازم
4 یک زمان سوی من خسته مهجور خرام تا دل و جان و جهان در قدمت اندازم
5 گرچه بازت به هوس با دگری هست هوا در هوای شب دیدار تو چون شهبازم
6 سرّ عشق رخ تو در دل ما بود نهان لیک شد فاش چو نی در همه عالم زارم
7 به جهان گر نظری می کنی از غایت لطف دو جهان را چه محل هر سه جهان در بازم