مدّتی تا به غم حال جهان از جهان ملک خاتون غزل 992

جهان ملک خاتون

آثار جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

مدّتی تا به غم حال جهان می سازم

1 مدّتی تا به غم حال جهان می سازم شرح حالی ز سر شوق همی پردازم

2 چون کبوتر بچه کاو در وطنش انس گرفت به سر کوی تمنّای تو در پروازم

3 چند رانی من دلسوخته را از بر خویش به خلاف ای صنم آخر نفسی بنوازم

4 یک زمان سوی من خسته مهجور خرام تا دل و جان و جهان در قدمت اندازم

5 گرچه بازت به هوس با دگری هست هوا در هوای شب دیدار تو چون شهبازم

6 سرّ عشق رخ تو در دل ما بود نهان لیک شد فاش چو نی در همه عالم زارم

7 به جهان گر نظری می کنی از غایت لطف دو جهان را چه محل هر سه جهان در بازم

عکس نوشته
کامنت
comment