- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گشتم اسیر نوگل بلبل ندیده ای از گرد راه بی خبریها رسیده ای
2 بر برق ترک سمند تغافل نشسته ای با وحشت آرمیده ای از خود رمیده ای
3 جور آشنا ستمگر دشمن مروتی دامن به زور از کف عاشق کشیده ای
4 هرگز ز ناز گوش به حرفم نکرده ای در حق من ز غیر سخنها شنیده ای
5 جویا مپرس حال دل بی قرار من از دست اوست بسمل در خون تپیده ای