-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عمری ز رخت بودم با خاطر خوش جانا ودعت و اودعت فی قلبی اشجانا
2 دام سر زلفت را گر خیال بود دانه صید تو شود دانم صد مرغ دل دانا
3 شد در قدح صهبا عکسی ز رخت پیدا قد اشرقت الدنیا من کاس حمیانا
4 از میکده برگشتی بر مدرسه بگذشتی شد در گرو باده دراعه مولانا
5 گفتم که به هجر از دل شوق تو شود زایل فی الهجر مضی عمری والشوق کما کانا
6 صد کشته هجر احیا یابد به دمی هر جا کز گلشن وصل تو بویی رسد احیانا
7 آن سرو سهی قد را شد خاک قدم جامی ما ارفعه قدرا ما اعظمه شانا