جامی

جامی

جامی
جامی

منم ز جان شده بنده مه یگانه خود را از جامی غزل 49

غزل 49 ام از 3391 فاتحة الشباب - غزلیات

منم ز جان شده بنده مه یگانه خود را

1 منم ز جان شده بنده مه یگانه خود را که ساخت جلوه گه ناز بنده خانه خود را

2 قدم به خانه ام آن سرو تا نهاده به هر دم هزار بوسه زنم خاک آستانه خود را

3 نداد دست جز اینم که ریختم ز دو دیده به پای او گهر اشک دانه دانه خود را

4 کبوتر حرم او به شاخ سدره و طوبی نمی دهد خس و خاشاک آشیانه خود را

5 گرفت قصه دردم درازی از غم هجران کجاست یار که کوته کنم فسانه خود را

6 بهانه سازم و سویش روم ولی چو بپرسد چه کار آمده ای گم کنم بهانه خود را

7 چو پیش یار نگفتند شرح عشق تو جامی رسان به عرض وی این شعر عاشقانه خود را

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر منم ز جان شده بنده مه یگانه خود را

شاعر شعر منم ز جان شده بنده مه یگانه خود را چه کسی است ؟

شاعر شعر منم ز جان شده بنده مه یگانه خود را جامی می باشد.

شعر منم ز جان شده بنده مه یگانه خود را در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر منم ز جان شده بنده مه یگانه خود را چیست ؟

قالب شعر منم ز جان شده بنده مه یگانه خود را غزل است

مضمون اصلی شعر منم ز جان شده بنده مه یگانه خود را چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.