1 زانگه که بقا روی نمودست مرا هر لحظه تحیری فزودست مرا
2 از بود و نبود من چه سودست مرا چون میبندانم که چه بودست مرا
1 زان پیش که بودها نبودست بود تو ز ما جدا نبودست
2 چون بود تو بود بود ما بود کی بود که بود ما نبودست
1 لعل گلرنگت شکربار آمدست قسم من زان گل همه خار آمدست
2 گو لبت بر من جهان بفروش ازانک صد جهان جانش خریدار آمدست
1 ترا در علم معنی راه دادند بدستت پنجهٔ الله دادند
2 ترا از شیر رحمت پروریدند براه چرخ قدرت آوریدند