- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 جان قتیل توست، بردارش مکن چون عزیزش کردهای، خوارش مکن
2 چشم مستت را ز خواب خوش ممال فتنه بر خوابست، بیدارش مکن
3 زلف را یکبارگی بر بند دست در ستم با خویشتن یارش مکن
4 صوفیا صافی کن از غش قلب را یادگر سودای بازارش مکن
5 عاشق خود را چرا رسوا کنی؟ کشته شد بیچاره، بردارش مکن
6 لاشه سلمان ضعیف افتاده است بیش ازین بر دوش غمبارش مکن