آبحیاتست یا لبان از ابن یمین فریومدی غزل 281

ابن یمین فریومدی

ابن یمین فریومدی

ابن یمین فریومدی

آبحیاتست یا لبان که تو داری

1 آبحیاتست یا لبان که تو داری چشمه نوشست یا دهان که تو داری

2 در نظرم آفتاب سایه نشین است زیر کله روی دلستان که تو داری

3 پسته دهن بسته زان بود که ندارد چربی و شیرینی زبان که تو داری

4 مایه سودای ماست شعر سیاهت در بر نازک چو پرنیان که تو داری

5 حسن تو گنجیست شایگانی و زلفت مار سر گنج شایگان که تو داری

6 با تو چنانم که در میان من و تو موی نگنجد جز آن میان که تو داری

7 ابن یمین را چو تیر خاک نشین کرد از کجی ابروی چون کمان که تو داری

عکس نوشته
کامنت
comment