1 ای رایت شه گرفته از نام تو نام طبع تو به نظم داده انصاف کلام
2 هر شه بیتی ز نظم تو دیده تمام در جلوه عروس نطق را هفت اندام
1 بدیع نیست به شب دیدن ستاره در آب بروز بین که سپهری است پر ستاره بر آب
2 زمین چو آینه صورت نمای گشت مگر ز گل نماند میان هوا و آب حجاب
1 بوالفرج را در این بنا که در آن اختلاف سخن فراوان گشت
2 سخنی چند معجب است که عقل بر وقوفش رسید و حیران گشت