-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بنفشه چون سر زلف بتان سر افکنده به پیش زلف تو نرگس ز جان شده بنده
2 نیازمند وصال توأم مرا بنواز که نیست بنده مسکین به هجرت ارزنده
3 به جان تو که ازین بیشتر به درد فراق دلم مکن چو سر زلف خود پراکنده
4 گرم شبی بنوازی به وصل جان پرور لب جهان کنم از وصل دوست پر خنده
5 وصال عید و شب شادیست و فصل بهار به روزگار همایون و بخت فرخنده
6 دعای جان تو گویم ز جان که بر دو جهان مدام سایه لطف تو باد پاینده
7 هرآنکه هست ترا دوست در جهان خرّم حسود جاه تو را هر دو دیده برکنده