- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دیر شد تا رسم قربان کیش ماست بذل جان کارِ دلِ بی خویش ماست
2 چون ز دنیا بی نصیب افتاده ایم گر همه قارون بود درویش ماست
3 این همه کثرت حجاب ما ز چیست از خیال مصلحت اندیش ماست
4 نیش فصّاد قناعت نوشِ ما نوش زهاد مقلد نیش ماست
5 ما به کفر و دین نداریم التفات در مراتب بیش کم، کم بیش ماست
6 رازداری در دل ما غور کرد آنکه هرگز سر نکرد آن ریش ماست
7 چون فرو شستیم از این مردار دست گرگِ مردم خوار دنیا ، میش ماست
8 نور وحدت آفتاب روشن است گر غمامی می نماید پیش ماست
9 هر که دارد با نزاری دوستی گر همه بیگانه باشد خویش ماست