- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 وقت آن شد کز فلک زرین حمایل بگسلند رشته پیوند مهر از مهره گل بگسلند
2 حاصل این سیر دوری چون همه سرگشتگی ست زنگ های انجم از فیروزه محمل بگسلند
3 چون نه بر حسب مراد افتد نتایج را ظهور نسبت تاثیر فاعل را ز قابل بگسلند
4 سلک نظم هستی آمد عاشقان را سلسله فرخ آن ساعت که مجنونان سلاسل بگسلند
5 کی تواند زد دل اندر دامن مقصود چنگ گرنه عقل و وهم چنگ از دامن دل بگسلند
6 گرنه در قطع موانع تیز باشد تیغ عشق رهروان امید از قطع منازل بگسلند
7 بگذرد مرغ دل جامی ازین سبز آشیان گر زبان همتش بند شواغل بگسلند