وقت گل شد بزم عشرت بر لب جو خوشتر از جامی غزل 117

وقت گل شد بزم عشرت بر لب جو خوشتر است

1 وقت گل شد بزم عشرت بر لب جو خوشتر است جام عیش از دست گلرویان گلبو خوشتر است

2 خوش بود ساقی چو نیکوروی و نیکو خو بود وربود با این همه خوشخوان وخوشگو خوشتر است

3 پا به صحرا نه که بی خواری ننگ باغبان سبزه خودرسته و گلهای خودرو خوشتر است

4 حیف باشد سبزه زیر پا سپردن در سماع بر سر سبزه ز مستان رقص پهلو خوشتر است

5 گو مزن از دور زانو خوبرو چون می دهد کز بتان ساقیگری زانو به زانو خوشتر است

6 خوش بود طوق زر اما گردن عشاق را طوق سیم از ساعد جانان و بازو خوشتر است

7 روی در میخانه نه جامی به می کن خرقه رنگ مرد در هر شیوه ای یکرنگ و یکرو خوشتر است

عکس نوشته
کامنت
comment