وقت گل می و مطرب دولتیست تا دانی از جامی غزل 964

وقت گل می و مطرب دولتیست تا دانی

1 وقت گل می و مطرب دولتیست تا دانی دولتی چنین دریاب ای به دولت ارزانی

2 کیش کافران دارد نرگس تو کز مژگان کرده صد مسلمان را رخنه در مسلمانی

3 در جفا کمر بستی عهد مهر بشکستی نیک نیک بدعهدی سخت سست پیمانی

4 جاه و حشمت خوبی جاودان نمی ماند داد بینوایان ده پیش از آنکه نتوانی

5 می نشانم اندر دل مهر قامتت لیکن دانم این نهال آخر بر دهد پشیمانی

6 می کنم ز هجرانت سینه چاک چون لاله وه که فاش خواهد داغ های پنهانی

7 عرصه جهان جامی غصه ای نمی ارزد بهر بود و نابودش خویش را چه رنجانی

عکس نوشته
کامنت
comment