- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آن نازنین جوان را میل شکار جان بین مشکین خدنگهایش بر عنبرین کمان بین
2 خط می زند به سبزی بر طرف عارض او شاخی ز سنبل تر پیوند ارغوان بین
3 ای تن چو موی کرده در سرغیب دانی بند قباش بگشا باریکی میان بین
4 ای نبض جوی عاشق پیش آر دست لطفی در آستینش مشتی فرسوده استخوان بین
5 دانی چگونه گردد خط منتهی به نقطه خط لبش چو دیدی آن نقطه دهان بین
6 تا قدر خود بداند گو پا برون نه از در سرهای تاجداران بر خاک آستان بین
7 کاتب چو شعر جامی جدول کشد به سرخی در دفترش ز هر سو سیلاب خون روان بین