- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آن ملاحت راست در مستی ثناگستر لبم شور صد دریاست با هر قطرهٔ می بر لبم
2 فیض سرمستیم از خمخانهٔ دل می رسد همچو موج از پهلوی دریاست دایم بر لبم
3 آشنا گردید در مستی به کنج لعل یار کام خود برداشت در این نشئه از کوثر لبم
4 می کنم قالب تهی چون شیشهٔ خالی مدام لحظه ای گر دور افتد از لب ساغر لبم
5 خشکی لب باعث قطع سخن شد در خمار کار دندان می کند مقراض آسا هر لبم
6 آرزوی پای بوست گشته دامنگیر دل همچو ماه نو به راه شوق پا تر سر لبم
7 در ثنای تشنه لب شاه شهیدان دور نیست چون سرشک از دیده جویا ریخت گر گوهر لبم