- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آن را که قبله اش رخ خورشید انورست اعراض گر کند، بهمه روی کافرست
2 عاشق بیار واصل و عاقل بهانه جوی صوفی برغم واصل و چون حلقه بر درست
3 واعظ، مگو که: عشق روانیست در طریق پنداشتی که ملک دو عالم مثمرست
4 زین بیشتر عداوت با اهل دل مکن شرعی معین آمد و عشقی مقررست
5 آن را که عشق نیست درین راه غافلست سنور راه ماست اگر خود غضنفرست
6 زاهد بزهد مایل و صوفی باعتقاد عارف درین میانه چو کبریت احمرست
7 جان در سماع عشق تو مستست و چاره نیست شوقی مولد آمد و عشقی قلندرست
8 باد صبا چو بوی تو آورد در چمن جانها فدای رایحه روح پرورست
9 بر جان قاسمی نظری کن ز روی لطف زان جا که آفتاب ضمیر منورست