- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای شب زلفت که روزش کس نمی بیند به خواب در تب است از تابش خورشید رویت آفتاب
2 عالم از نور تجلی کرد نورانی رخت گرچه زلفت چون شب قدر است و رویت ماهتاب
3 آن که پیش خط و خالت چون ملک در سجده نیست باشد ابلیسی که هست از نار حرمان در عذاب
4 با دم جان پرورت انفاس عیسی بسته نطق پیش زلف تابدارت گشته مریم رشته تاب
5 قبله تحقیق من روی تو و وصلت حیات جنت جاوید من کوی تو و لعلت شراب
6 طره طرار زلفت سوره رحمان و عرش غمزه غماز عینت معنی ام الکتاب
7 هرکه را غیر از تو باشد آرزویی در جهان تشنه ای باشد که جوید آب حیوان در سراب
8 کی کند میل نعیم و نعمت دنیای دون کز لبت نوشیده باشد شربت ناز و عتاب؟
9 چون وجود غیر ممنوع است و شرکت منتفی است با جمال خویش باشد حسن رویت را خطاب
10 در رخت نور تجلی دیده اکنون چون ندید از لبت جز «لن ترانی » کی بود او را جواب؟
11 می کند شرح «الم نشرح » نسیمی از خطت ای رخت «انا فتحنا» از تو شد این فتح باب