ای شب زلفت که روزش کس از عمادالدین نسیمی غزل 16

عمادالدین نسیمی

آثار عمادالدین نسیمی

عمادالدین نسیمی

ای شب زلفت که روزش کس نمی بیند به خواب

1 ای شب زلفت که روزش کس نمی بیند به خواب در تب است از تابش خورشید رویت آفتاب

2 عالم از نور تجلی کرد نورانی رخت گرچه زلفت چون شب قدر است و رویت ماهتاب

3 آن که پیش خط و خالت چون ملک در سجده نیست باشد ابلیسی که هست از نار حرمان در عذاب

4 با دم جان پرورت انفاس عیسی بسته نطق پیش زلف تابدارت گشته مریم رشته تاب

5 قبله تحقیق من روی تو و وصلت حیات جنت جاوید من کوی تو و لعلت شراب

6 طره طرار زلفت سوره رحمان و عرش غمزه غماز عینت معنی ام الکتاب

7 هرکه را غیر از تو باشد آرزویی در جهان تشنه ای باشد که جوید آب حیوان در سراب

8 کی کند میل نعیم و نعمت دنیای دون کز لبت نوشیده باشد شربت ناز و عتاب؟

9 چون وجود غیر ممنوع است و شرکت منتفی است با جمال خویش باشد حسن رویت را خطاب

10 در رخت نور تجلی دیده اکنون چون ندید از لبت جز «لن ترانی » کی بود او را جواب؟

11 می کند شرح «الم نشرح » نسیمی از خطت ای رخت «انا فتحنا» از تو شد این فتح باب

عکس نوشته
کامنت
comment