- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 صبح عید و دهر خرم از بهار است اینچنین یاجهان یکسر بعهد شهریار است اینچنین
2 این منم یا آفتاب از رای دارای جهان زرد روی و تیره روز و خاکسار است اینچنین
3 زر مگر از روی دشمن رنگ بگرفتست وام کاین زمان در پیشگاه شاه خوار است اینچنین
4 این منم یا آسمان کز پایه و مقدار خویش در شمار پیشکاران شرمسار است اینچنین
5 خاکسارم بین ولی از خاک پایی کز شرف افتخار خسروان روزگار است اینچنین
6 این منم یا تیر شه کز جمع همکیشان خویش دورتر زین راستی از شهریار است اینچنین
7 این منم یا تیغ شه کز ضربه های جان ستان چهره پر خون آنچنان دل پر شرار است اینچنین
8 نی من آن رمح شهم کز طعنه های دلخراش با تنی لرزان و با جسمی نزار است اینچنین
9 زلف یار است از نسیمی یا گنهکاری ز بیم یا نشاط از انتظاری بی قرار است اینچنین