آن قطره که آب جمله از عطار نیشابوری مختارنامه 9

1 حسن تو رونق جهان بشکست عشق روی تو پشت جان بشکست

2 هر سپاهی که عقل می‌آراست غمزهٔ تو به یک زمان بشکست

1 اگر تو عاشقی معشوق دور است وگر تو زاهدی مطلوب حور است

2 ره عاشق خراب اندر خراب است ره زاهد غرور اندر غرور است

1 تو را در ره خراباتی خراب است گر آنجا خانه‌ای گیری صواب است

2 بگیر آن خانه تا ظاهر ببینی که خلق عالم و عالم سراب است

1 ترا در علم معنی راه دادند بدستت پنجهٔ الله دادند

2 ترا از شیر رحمت پروریدند براه چرخ قدرت آوریدند