1 آن را که چو ما سرشت باشد از گل بی خارشکی نباشد ای مهر گسل
2 من همچو توام ز من چرائی تو خجل تو خارش تن داری و من خارش دل
1 درود داد خلافت رسید و عهد و لوی به بارگاه همایون حضرت اعلی
2 به بارگاهی کز فخر خلعتش جوید ز ظل پرده او دوش آفتاب ردی
1 آمد آن شرع را شعار و دثار آمد آن ملک را یمین و یسار
2 خواجه بوسعد کارنامه سعد پشت بابوئیان و روی تبار
1 روی بازار ملک هفت اقلیم پشت حق بوالمظفر ابراهیم
2 شهریاری که طول عرض فلک همتش را نیامدست جسیم