- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بهار است و چمن چون روی محبوب چو قد یار، هر سروی دل آشوب
2 دل از موج و دم ماهی گشاید صفای خانه از آب است و جاروب
3 کبوتر را فرستادم به سویش خط آزادی اش دادم ز مکتوب
4 گروهی نیستند ابنای عالم که بگذارند یوسف را به یعقوب
5 به خونخواری جهانی اوفتاده مرا در پوست، همچون کرم ایوب
6 قفس از شعله ی آواز ما سوخت چنین می باشد آتشخانه ی چوب
7 سخن کردن نمی آید ز هر کس تو می دانی سلیم این شیوه را خوب