1 بر ابر ماه تابانم نشسته بت غارتگر جانم نشسته
2 یقین بر عزم قتل فایز زار نگار نامسلمانم نشسته
1 بتم سرپنجه با لوح و قلم زد زمین و آسمان از نو به هم زد
2 پس پرده درآمد یار فایز چو خورشیدی که از مشرق علم زد
1 اگر در عهد، ابروت منکر ماست ولی تصدیق تو چشمان شهلاست
2 لب و دندان و زلف و خال فایز! مرا زین چار شاهد قطع دعواست
1 مرو دنبال آهوی رمیده مرو دنبال کبک دام دیده
2 برو فایز! دل آرام دگر جو که هرگز دام صیادان ندیده
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به