- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای صبا هست رخ یار بغایت نازک لب فرو بند و نگهدار بغایت نازک
2 از من عاشق اگر زان که خیالت باشد باز پرس از گل رخسار بغایت نازک
3 آنگه آهسته بگو حال دلم با چشمش زان که باشد دل بیمار بغایت نازک
4 پیش چشم و لب او باش دهن بسته که هست قامتش فتنه و رفتار بغایت نازک
5 (چون شوی مست مکن عربده با غمزه او که بود غمزه دلدار بغایت نازک)
6 (سجده شکر کن از من بر آن سرو که هست قامتش فتنه و رخسار بغایت نازک)
7 (با لبش دم گر زند نفخه دم صدق گوی که لبش هست به گفتار بغایت نازک)
8 با دهانش برسان از دل تنگم خبری همچو آن تنگ شکربار بغایت نازک
9 چاره این دل پردرد ندانم چه کنم پر شده باده اسرار بغایت نازک
10 بود نازک ز غمت جان نسیمی همه عمر رحمتی کن که شد این بار بغایت نازک