1 امروز مرا ز چشم بارندگی است تا شب زدلم رنج و پراکندگی است
2 نه فسق خوش و نه لذت بندگی است پس مرگ چه باشد اگر این زندگی است؟
1 هر که چون روی تو رویی دارد سر بسر راحت دنیی دارد
2 هر که دارد دهن و زلف و خطت کوثر و سدره و طوبی دارد
1 گل زرشک تو پیرهن بدرد روی تو پرده بر سمن بدرد
2 چون زند غمزۀ تو دست به تیغ زهرۀ مهر تیغ زن بدرد
1 مژده ایدل که یار باز آمد ترک چابک سوار باز آمد
2 غمزۀ او نیم مست برفت با هزاران خمار باز آمد