-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دارد شب نومیدی ما صبح امیدی باد سحری میدهد از غیب نویدی
2 غازی ز پی دشمن و ما را برخ دوست هر لحظه نگاهی و در آن اجر شهیدی
3 از لطف بنالیم و ز بیداد ننالیم کز دوست نداریم بجز دوست امیدی
4 تا نشکنی آگاه نگردی ز دل ما قفلیست که در وی نفتد هیچ کلیدی
5 گر تیر زنی دیده نپوشیم که باشد هر تیر بریدی ز تو هر زخم نویدی
6 یکچند نشاط از سخن بیهده بس کن ای بس که همی گفتی و ای بس که شنیدی