1 روی تو بشبهای سیه روز منست عشقت بخزان بهار ونوروز منست
2 قد تو دلارا و دل افروز منست گیتی بمراد بخت پیروز منست
1 ملکا تنت ز جان آمده جانت از خرد است اورمزدی تو و فرخنده سپندارمذست
2 شادمان بنشین و ز دست دلفروز بتان باده بستان که جهان با دل خصمانت بداست
1 مه نیسان برون آورد بر صحرا یکی لشگر که با فیروزه گون در عند با بیجاده گون مغفر
2 شبیخون برده بر خر خیز و نازش برده بر ششتر شده پر مشک و پر دیبا از ایشان دشت و کوه و در
1 شده است بلبل داود و شاخ گل محراب فکنده فاخته بر رود و ساخته مضراب؟
2 یکی سرود سراینده از ستاک سمن یکی زبور روایت کننده از محراب