نیست جز درد سری زین دل غمگین از کمال خجندی غزل 680

کمال خجندی

آثار کمال خجندی

کمال خجندی

نیست جز درد سری زین دل غمگین حاصل

1 نیست جز درد سری زین دل غمگین حاصل با که گویم که چه می کشم از محنت دل

2 ظاهر آنست که از لذت جان بی خبرست هر که را نیست دل از جانب خوبان مایل

3 برو ای ناصح و دیوانه مکن باز مرا که نباشد به نصیحت دل مجنون عاقل

4 قاصد کشتن ما گشتی و داریم رضا خون ما ریخته بی موجب و کردیم بحل

5 نیست چون خال تو هندوی مبارک رویی که به شادیش بخوانند جهانی مقبل

6 ای که هر لحظه نمائی ره مسجد به کمال نورو آنجا و مر او را به خرابات بهل

عکس نوشته
کامنت
comment